اسم کوچه
اسم گلارو تو کوچه کاشتیم
چشما که باز شد گلی نداشتیم
گلهای شاداب تو راه کوچه
زاندوه پرندو دلها تو کوچه
سالها گذشته که روی کوچه گل اسم گذاشتیم
اما تو باغچه ی خونه ها یک گل نکاشتیم

حالا نه عطری نه بوی خوبی
از گل نمونده هیچ آبرویی
اون لطف و خوبی معنی نداره
اون گل جز اسمش چیزی نداره
چشمای کوچه غرق حسد بود
چون گل تو صحنش نقش جسد بود
دستای عابر تو جیب و می رفت
بی فکر اینکه بر گل چه می رفت
گل رفت تا شاید اسمش بتونه
تو خاطره ها باز پاک بمونه
۱۴/۱۰/۸۹
+ نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم دی ۱۳۸۹ ساعت 16:12 توسط سمانه ساعدی
|